کارزار مبارزه با تصادفات را جدی بگیریم

کارزار (کمپین) مبارزه با تصادفات اقدام اجتماعی بسیار مفید و قابل تقدیری است که باید از بانیان و گردانندگان آن تشکر کرد. به عنوان یک مددکار اجتماعی به خوبی درک می کنم که فوت یا نقص عضو ده ها هزار نفر در هر سال که در پی تصادفات رانندگی ایجاد می شوند به معنای از هم پاشیدن یا گرفتار شدن ده ها هزار خانواده، یتیم شدن ده ها هزار کودک، ورشکستگی مالی تصادف دیدگان، از بین رفتن لذت زندگی از یک سوی و عواقب مدیریتی و ساختاری همچون افزایش بار نظام بهداشت و درمان، فشار بیشتر بر نظام بیمه ای، کاهش احساس امنیت در جامعه و کم شدن قدرت اقتصادی جامعه به واسطه از دست دادن بخشی از نیروی کار از جمله عوارضی است که تصادفات رانندگی ایجاد می کنند و هر کس با هر وسیله ای که می تواند باید به این اقدام انسانی، مدنی و سلامت محور ملحق شود. این یادداشت، به منزله تأیید و پیوستن به این کارزار است که هم نقد و هم پیشنهادی را مطرح می کند.
ابتدا باید اذعان کرد که کارزارها به مثابه کنش های مدنی-سیاسی در جامعه جدید اهمیت و جلوه ویژه ای پیدا کرده اند. ایجاد شبکه های جهانی و پرترافیک شدن مسیرهای ارتباطی در سالهای اخیر که به واسطه گسترش سریع و البته کمی ترسناک نفوذ اینترنت های مبتنی بر تلفن همراه ایجاد شده اند یکی از دلایل اهمیت یافتن این کنشهای مدنی است. البته دلایل فراوان دیگری هم برای توجه به کارزارها وجود دارد. برای مثال، کارزارها به ویژه در جوامع جدید، به واسطه ذات دمکراتیک و مردمی بودنشان می توانند بی مرز باشند و نیازی به کسب اجازه از جایی ندارند و هر کس در هر جایی که هست می تواند با کارزارها همراهی کند. در حقیقت، کارزارها (کمپین ها) نوع جلا یافته همراهی های قلبی هستند که در جهان شیشه ای شده امروز، مجسم شده اند. و در نهایت، به طور خیلی ساده، کارزارها و پویش ها گسترش یافته اند چون جواب داده است و خروجی آن را در رسیدن به مقصود کمپین ها با چشم دیده ایم.
یک نکته مهم دیگر اینکه، کارزارها چنانکه از نامش هویداست، به لحاظ تاریخی به معنای همراهی با مبارزان و جنگجویان در فضاهای باز بوده است و در آن معنا، سابقه طولانی در شرق و غرب جهان دارد. اما این کنش در جوامع جدید معنای متفاوتی یافته و در ایران برای کاستن از بار سیاسی اش (در مقایسه با ارزش مدنی آن) به صورت جداگانه دو لفظ پویش (برای امور تبلیغاتی و غیرسیاسی) و کارزار (بیشتر برای مصارف مدنی و سیاسی) مفهوم سازی شده اند. که به نظر می رسد برای کمپین مبارزه با تصادفات رانندگی، معنای دوم یعنی کارزار واضح تر از پویش باشد. چون معنای اول بیشتر برای تبلیغ های تجاری کاربرد دارد در حالیکه در موضوع مورد نظر ما به دنبال یک مبارزه جدی برای حذف رفتارهای پرخطر (رانندگان و عابرین) و رفع موانع فیزیکی (جاده ها، اتومبیلها و روشنایی) هستیم و این یک هشدار یا مبارزه جدی است. کما اینکه وقتی از کمپین مبارزه با آلوده سازهای هوا صحبت می شود اتفاقا باید یک پیام جدی و تا حدود خشن به آلوده سازها داده شود (چنانکه از لفظ کارزار و مبارزه بر می آید).
اگر تا بدین جا پذیرفته باشیم که مبارزه با آثار ویرانگر جانی و مالی تصادفات رانندگی نیاز به کارزار و مبارزه جدی دارد، باید یک یادآوری دیگر هم به خودمان بکنیم. کارزارها در دنیای امروز، سازوکار عملیاتی مشخصی دارند. ساخت پوستر و هشتگ از اجزای مهم کارزارها هستند اما نباید صرفا به بر و بالای پوسترهایمان قناعت کنیم. مهمترین جزء این سازوکار، عناصر و نمادهای آن هستند. باید مشخص باشد کدام فعالیت یا نشانه باید عضو این کمپین محسوب بشود. چنانکه گفته شد، کارزارها از جنس کنش هستند با قالبهای مشخص که طی آن، به صورت عامدانه، آگانه و به قصد عضویت در کارزار باید کاری انجام بشود یا از انجام کاری اجتناب شود. فراموش نکنیم که کمپین ها پروژه هستند و باید در قالب یک بسته کنش تعریف شوند تا بتوانند اثرگذاری داشته باشند. در غیراین صورت قابل ارزشیابی نیستند. در یک پروژه، در یک بازه زمانی مشخص مجموعه ای از فعالیت ها (بسته های کنشی) اجرا می شوند و چون تراکم اجرای آن کنش در یک بازه زمانی (بسته زمانی) بسیار زیاد می شود می تواند ذهن ها را به سمت خود بکشد و در نهایت، دیگران را وادار به همراهی بکند و پس از آنکه مردم خروجی آن را به چشم دیدند احتمالاً جزئی از رفتار آنها خواهد شد. تفاوت کنش اجتماعی (social action) و رفتار (behavior) هم در همین است. شاید یکی از دلایلی که کارزارهای مبارزه با تصادفات در ایران نتایج ملموس و پایدار نداشته اند همین بوده که به جلوه ها بیش از سازوکار اهمیت داده شده است.
بنابراین، پیشنهاد می شود در راستای نتیجه گیری بهتر این کمپین سازوکار آن به صورت مشخص تری اعلام شود. اولاً در ترجمه از کارزار به جای پویش استفاده شود تا معلوم شود که قصد جلوگیری از یک وضعیت ناخوشایند را داریم. ثانیاً فعل ها یا اقدامات مشخصی به عنوان نماد این کارزار در نظر گرفته و تبلیغ شود (مانند بستن کمربند، پاسخ ندادن به تماس تلفن حین رانندگی، راه دادن به خودروهای پشت سری و البته عکس و فیلم نگرفتن حین رانندگی). در واقع به جای آنکه خود کارزار تبلیغ شود، اقدامات و فعالیت ها یا نمادها تبلیغ شوند و از کنشگرانی که عضو کمپین می شوند دعوت شود آن فعل را انجام دهند و اجرای آن را به صورت علنی اعلام کنند. سوم اینکه نتیجه مقایسه ای این کارزار در انتهای این پروژه به اعضای این کمپین و نیز به صورت گسترده به عموم مردم گزارش شود تا بدانیم که اگر کار جمعی انجام دهیم چقدر می توانیم موثر باشیم.
تجربه و علم نشان داده اند که این دست اقدامات در کنار کاهش تصادفات که هدف نهایی این کارزار است به عنوان یک اقدام جمعی، به افزایش نشاط اجتماعی و احساس تعلق به جامعه نیز کمک خواهد کرد و حقا که این روزها چقدر به این دو عنصر نیاز داریم.
دکتر عباسعلی یزدانی
مددکار اجتماعی و استادیار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی البرز
نظر دهید